
تجسم تساوی حقوق در خیابانهای شهر
تعداد بازدید : 5
زنها، سوار بر موتور عدالت میشوند
نویسنده : دریا قدرتی پور
یادش بخیر! مادربزرگی داشتم که هروقت موضوع جدیدی برای او تابو محسوب میشد، میگفت: زمانه عوض شده! حالا به حرف او میرسیم که واقعاً زمانه عوض شده است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، این روزها پای تساوی حقوق زن و مرد و مهم نبودن جنسیت در تعیین حقوق شهروندی در میان است. تا چند وقت پیش، مشکل ورود زنان به استادیوم را داشتیم و حالا دم از نگرانی در زمینه موتورسواری زنان، دغدغهمان شده است؛ مسئلهای که چندان به مذاق پلیس راهور خوش نیامده و تقاضای تجدیدنظر در این زمینه را داشته است. جالب اینجاست که هنوز چند ساعتی از حکم شعبه ۳۱ دیوان عدالت اداری مبنی بر الزام پلیس راهور به «صدور گواهینامه رانندگی موتورسیکلت برای زنان»، نمیگذرد که پلیس پا پیش گذاشته و از اخلال در نظم و امنیت و تسری ندادن آن به عموم گفته است. به اعتقاد پلیس راهور، در این حکم رأی متناقض وجود دارد و با موازین و قوانین جوردرنمیآید. در کنار قوانین نانوشتهای که پلیس از آن نام میبرد و خود را موظف به اجرا و تصمیمات قطعی میداند، مدیرکل امور بانوان استانداری تهران در موضعی جداگانه و مخالف عنوان کرد: برخی مطالبات وجود دارند که ممکن است مطالبه قشر خاصی از زنان باشد که اگر توجه کردن به آن اخلالی در نظم، اخلاق عمومی و امنیت اجتماعی زنان و جامعه ایجاد نکند، اصرار بر نادیده گرفتن آن مطالبه چندان جالب نیست. اما اصرار بر نادیده گرفتن این حکم از اکنون شروع شده است و معلوم نیست تا کجا پیش برود. سیکل معیوبی که موجب میشود تنها و تنها هزاران ساعت صرف بحث و جدل شود و بعد از مکاتبات بالاخره راه اول انتخاب شود. متاسفانه همیشه در جامعه ما جنس دوم و فعالیتهای مربوط به این جنس تابو شمرده میشده است. از سالها پیش که زنان حق درس خواندن و مدرسه رفتن نداشتند تا به امروز که نیمی از صندلیهای دانشگاهها را از آن خود کردهاند، زنان همیشه با موانع بسیار در بازگرفتن حقوحقوقشان روبهرو بودهاند. گاهی حق ورود به مراکزی را نداشتهاند که ممکن است با عرف جور درنیاید و گاه از حق مسلمشان به دور افتادهاند. شاید باید باز به این جمله اکتفا کنیم که زمانه عوض شده است. دیگر زنان ما آن معصومان و مظلومانی نیستند که در پستوها جا داشتند و از منظرها پنهان میشدند. حالا زنان ما در جایگاههای بزرگی کرسینشین شدهاند؛ از معاون وزیر گرفته تا وکیل و استاد دانشگاه، نقش پررنگ زنان دیده میشود. در این میان مردان هم این فرهنگ را بهخوبی پذیرفتهاند که زنان نیز حق زندگی و تساوی حقوقی برابر را دارند. در پایان شاید بهتر است از هزاران ساعت و دقیقهوثانیه بحث و گفتوگو درباره کوچکترین حقوق زنان بگذریم و به جای این سنگاندازیها، یادمان باشد که برنده ماجرا، مطالباتی است که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد.